Tuesday, July 26, 2005

Death From Above

What the hell's goin on?!There is something strange is goin to happen out there beyond my windows … I can smell it! It just smells like ashes! I can feel it! It just feels like Dungeon! But I can not C any sign of this!There is no doubt its happening in very near future! But where are the signs?! What the hells goin on me these days?!I'm seeing things! That driver I saw! Yeah! That’s it! Death from above! I can feel it! Smell it!It's coming! But who? Why? How? Which type?! I know nothing bout all these questions!But that’s it n there's no doubt! IT IS death from above! Smell of the ashes!Dead bodies alive! Curtain of meat! Death From Above!

Tuesday, July 05, 2005

HorroR

كرمي سرخ در سرم ميخزد!

دو نيم شده ،سرخ در خون من خوابييده!

و درون سرم ميبينمش.

اين كابوسم است ،اين رويايم است.

او درونم فريادهايم را خاموش ميكند.

تنها بر لبه تيغ!

تنها لغزيده بر لبه تيغ!

من وحشتم ايستاده بر لبه.

چون من، من كرمي هستم كه مي آييد.

من خود اوييم، جهنمم، خدايم، شيطانم و همه اينها با هم.

بيا و به چشمانم خيره شو!

چشماني كه صورتم را پنهان ميكنند.

قاتلي به وحشت-ه درون ذهنم گوش فرا ميدهد.

خون ميريزد و بر لبه تيغ ميلغزد.

از درون چشمان مرا ميپاييد.

درونم خوابيده و مرا نگاه ميكند.

هياهويي سرخ در سرم است.

هياهويي مبهم و بويي چون مرگ تدريجي!

اگر جهنمي باشد من در آن خواهم بود.

من جهنمم، مرگي وقيحم!

كرمي بر لبه تيغم!

تمام خوكها ميميرند، بكش، بكن، بمير!

من جهنمم ،مردي بيخدا!

مرتدّي بت پرست!

در برابر وحشت زانو بزن!

در برابر وحشت زانو بزن!

بكش، بكن، بمير!

بكش، بكن، بمير!

بكش، بكن، بمير!

مرا بگايي، بكش و خونم را بنوش!

مرا بگايي، بكش و خونم را بنوش!

تمام خوكها ميميرند

بكش، بكن، بمير!

بكش، بكن، بمير!

بكش، بكن، بمير!

من وحشتم ايستاده بر لبه.

چون من! من كرمي هستم كه مي آْييد، خود اوييم، جهنمم!

خداوندم، شيطانم و همه اينها با هم!

بيا و به چشمانم خيره شو!

چشماني كه صورتم را پنهان ميكنند.