Saturday, April 29, 2006

nhhoj

میدونی چرا رفتم؟ چون یه جمله میگی ... آدم تا سوراخ کونش که هیچی ... در و دیوارای اطاقشم به آتیش کشیده میشه ایه الناس شب همگی به نیکی و شادی. به مبارکی و شادی چو نگار من در آید //--// بنشین نظاره میکن تو عجایب خدا را

Tuesday, April 25, 2006

CITATION...Sick Fuck

قشنگ يه مشت انين.

چيه خوب عصبيم.

دو جملهء بالا اقتباس بود...

راحت کنم اگر اينکه آدم بخواد خودشو تخليه کنه به توالت مربوطه ميشه من الان خود تريلی-ام...

Use Ur Fuckin Minds

راستی جديدا فهميدم که ريپ رو کاملا هستم و ر.ی.پ رو بيشتر ...

الان نه بلای آسمانی بر من نازل شده ... نه عشقم به فاکم داده و نه هيچ کدام از اين دردهای روتين ديگر که آی! چه محترمانه ستند....

بهرحال حال الان گويی تريلی را طلبيدن ميکنم...

رو عبارت-ه ميکنم هم تاکيد ميکنم...

جانه عزيز شما فراموش کرده بودم رويه زندگی من از هر نوع رويه خارج-ه و ساعت خوابم بهرحال بين ۳ و ۴ معلق-ه ...

يه قرص خواب که باعث سر درد و نرسيدن خون به مغز نشه نداره کسی؟ خداييش ميطلبم ...

الان دقيقا درگير يه اغتشاش از نوع ايرلندی ام از اونا که هيچ دليلی براش نيست ولی خوب هست ديگه ...

بهرحال فردا ساعت ۱۰ ۱۱ همه چيز معمولی خواهد بود .. چون دليلی نداره معمولی نباشه ...

يه چيز ديگه بگم بعد ميرم سر اصل مطلب ... امشب با اينکه خيلی دلم تنگ بود ولی احساس دلتنگی نکردم ... من نفهميدم دقيقا چی شده ولی خوب حالا ...//....!!!

بميريد ٬بميرید ٬درين عشق بميريد //--// درين عشق چو مرديد همه روح پزيريد

بميريد ٬بميريد ٬وزين مرگ نترسيد //--// کزين خاک برآييد ٬سماوات بگيريد

برميريد ٬بميريد ٬وزين نفس ببريد //--// که اين نفس چو بندست و شما همچو اسيريد

يکی تيشه بگيريد پی حفرهء زندان //--// چو زندان بشکستيد همه شاه و اميريد

بميريد ٬بميريد بپيش شه زيبا //--// بر شاه چو مرديد ٬همه شاه و شهيريد

بميريد ٬بميريد وزين ابر برآييد //--// چو زين ابر برآييد همه بدر منيريد

خموشيد ٬خموشيد ٬خموشی دم مرگست //--// هم از زندگيست اينک زخاموش نفيريد

بذار بشمرم!! .... دقيقا ۱۰۰۰ لعنت سياه به کسی که پی کج فهميه اين شعر بره ...

سعی کنين به MDB اينجوری نگا کنين...

------

سخن هفته: دوست من مطمئن باش اين آخرش نيست و اونقدر که فکر ميکنی بد نيست اوضاع !

مقتبس ....

------

این روز ها اما فقط صدای تو را که بشنوم کافیست.

مقتبس ....

------

واقعا خيلی باحالی خدا ! // من خدامو هيچ وقت با تو عوض نميکنم

مقتبس ....

------

Cut The Shit Outta This//....

Wednesday, April 19, 2006

Hush!

و من ٫اورگاسماترون .دستی دراز شده به قاپيدن

تصوريم از درد است ٫خدمتگذارانم زمين را از هم ميدرند

چاپلوس و گستاخ٫ نامضروع و پوچ

دو هزار سال زجر و شکنجه در نامم خوابيدست

برتريم از تزوير است و از جنون-ه قانون

نامم مذهب است ٫روسپيی مقدس ٫ساديست.

واقيت رو میپيچونم و بر دنيا حکمرانی ميکنم

نام تاجم فريب است

امپراطور خدعه‌ام ٫به پايم خواهی افتاد

به يغما ميربمت ٬ذبح‌ات ميکنم ٬سقوطت سود من است.

و تو همچنان چاپلوسی ميکنی و از دردت لذت ميبری

عهد هايم همه دروغند و تمام عشقم ٬نفرت.

سياست مدارم و اين منم که سرنوشتت را رقم ميزنم

در برابر دنيايی شهيد شده رژه ميروم ٬ ارتشی برای جنگ

از روزهای سلحشوری ميگويم از پيروزی و اقتدار

بيرقی خيس خورده در خون حمل ميکنم ٬تحريکی ميکنم که شجاع باشی

تو را به سرنوشتت رهنمون ميشوم ٬به گورت.

استخوانهايت ستونهای قصرم ميشوند و چشمانت مرصع تاجم

که من مارس هستم خداوندگار جنگ و تو را در هم خواهم کوبيد.

ا همه اينا گذشته يه فرنچ انقد بايد آرزوی دوری باشه؟

مگه من چی خواستم؟!

Kiss Me DEEP

Kiss Me 4 Evermore

Sunday, April 09, 2006

Arisen

راوی: دوستانم به بهشت کوچک من خوش آمديد (عبارت بهشت همراه با پوزخند و حرکت سر به جهات)

و خانم غمگين (به کسی اشاره ميکند) شما هم ...

شما هم به تور من نزديکتر شويد.

-: ميگی نميخوای خودتو جايی که دست هيچکس بت نرسه خودتو غايم کنی

هرکيو ميبينی ميخوای بش ثابت کنی برده هيچکس نيسی ٫هيچکس نميتونه بندت کنه

ميخوای که مشتتو تو هوا نگه داری و حاکم اين باغ وحش باشی

-: تو فقط ميخوای جايی باشی که همه دنيا نگات کنن

چون جرات‌شو داری که واسه خودت

ميخوای داد بزنی : ميخوام واسه خودم کسی باشم

کسی باشم

نميخوای ا گشنگی بميری و نميخوای ته مونده آی سفره رو بخوری

نميخوای گدايی کنی و نميخوای پشت ميز نشين باشی

ديگه کارد به استخونت رسيده.

-: ماشين‌ای زرقی برقی ميخوام و پول کثيف ... يه خروار راک ن رول.

تو شهرت زندگی ميکنم و تو آتيش خواهم مرد ... به پيری نخواهم رسيد.